حدود 3000 كيلومتر خطوط ساحلي، دسترسي به دريا در شمال و جنوب كشور، دسترسي به آبهاي آزاد (اقيانوس هند)، از جمله مزيتهاي مهم جغرافيايي كشور در حوزه دريايي بوده و سبب شده صنايع دريايي دارای جايگاه ويژهاي در اقتصاد كشور باشد. صرفه اقتصادی ترانزیت دریایی و بهرهبرداری حدا چکیده کامل
حدود 3000 كيلومتر خطوط ساحلي، دسترسي به دريا در شمال و جنوب كشور، دسترسي به آبهاي آزاد (اقيانوس هند)، از جمله مزيتهاي مهم جغرافيايي كشور در حوزه دريايي بوده و سبب شده صنايع دريايي دارای جايگاه ويژهاي در اقتصاد كشور باشد. صرفه اقتصادی ترانزیت دریایی و بهرهبرداری حداکثری از منابع دریا، ضرورت جايگزيني شناورهاي فرسوده چوبی با شناورهاي لندینگکرافت را دو چندان نموده است. بدین منظور مهمترین اهداف این تحقیق توسعه حمل و نقل دریایی و ترانزیت کالا و دستیابی به توانمندی تولید شناورهای لندینگ کرافت میباشد. سرمایهگذاران و تأمینکنندگان شناور در تصمیمگیری نحوه تأمین، با دو سؤال روبرو هستند 1) اولویت سرمایهگذاری براساس کدام روش اکتساب است؟ و2) توانمندی صنعت نسبت به روش انتخاب شده در چه سطحی قرار دارد؟ اين تحقیق ابتدا با تعاريفي از فناوري و انتقال فناوري، زوایای مختلف فرایند اکتساب فناوري، از شناسایی، انتخاب، انتقال، بهرهبرداری و اشاعه را مورد بررسی قرار داده است. مدلهای تصمیمگیری ارائه شده توسط آقایان لیتل و فورد شناسایی و براساس دادههای فوق مدلی برای تحقیق ارائه شده است. در اولین گام سازماندهی و ساختار اجرایی پروژه اکتساب تعیین و تقسیم وظایف اعضا صورت گرفت. ارزیابی توانمندی صنعت و شناسایی و ارزیابی تأمینکنندگان از مهمترین فعالیتهای گام دوم بوده است. دادههای حاصله به وسیله مدل فورد مورد بررسی قرار گرفت. این پارامترها، تصویری شفاف برای تصمیمگیری مناسب مدیران ارشد ایجاد نمود و اقدامات لازم برای اکتساب شناورهای لندینگ کرافت از طریق همکاری مشترک صورت پذیرفت و در انتها مزايا و معايب نحوه دستیابی، توسعه درونزا و انتقال، مورد بررسی قرار گرفته است.
پرونده مقاله
همواره تأسیس شرکتهای بزرگ نیازمند هزینههای زیادی است و ایجاد شرکتهای سهامی راهکار مؤثری جهت انجام فعالیتهای اقتصادی است. از طرفی تغییرات محیط شرکتها را ملزم به داشتن راهبرد مؤثر و کارآمد میکند. که مدیریت سبد پروژهها به عنوان الگوی نوین مدیریتی به منظور پیادهساز چکیده کامل
همواره تأسیس شرکتهای بزرگ نیازمند هزینههای زیادی است و ایجاد شرکتهای سهامی راهکار مؤثری جهت انجام فعالیتهای اقتصادی است. از طرفی تغییرات محیط شرکتها را ملزم به داشتن راهبرد مؤثر و کارآمد میکند. که مدیریت سبد پروژهها به عنوان الگوی نوین مدیریتی به منظور پیادهسازی راهبردها به کمک شرکتها میآید. در این مقاله، با بررسی ادبیات موضوع و مطالعه چارچوبها و با استفاده از ابزار مصاحبه و پرسشنامه، مدل پیشنهادی برای یک شرکت سهامی خاص، که شامل فرایندهای "تهیه برنامه راهبردی سبد پروژه، تعریف سبد پروژه، مدیریت تغییرات راهبردی، ایجاد ساختار شبکهای سبد پروژهها، اولویتبندی و انتخاب پروژهها براساس مدل ANP، سنجش ارزش کسب شده سبد پروژه، جمعآوری و تحویل اطلاعات به ذینفعان، تأیید سبد توسط ذینفعان، تصویب و اجرای سبد پروژه، نظارت بر سبد پروژه و بازخورد" میباشد، ارائه گردیده است. و روایی و پایایی مدل پیشنهادی با جمعآوری 14 پرسشنامه و فرمول لاشه و ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفته است. در این مقاله با استفاده از مطالعه میدانی صورت گرفته در یک شرکت سهامی خاص، معیارهای لازم برای اولویتبندی و انتخاب پروژهها که شامل معیار سودآوری اقتصادی و منابع انسانی و همچنین معیار مربوط به ابعاد اجتماعی است استخراج شد و با استفاده از فرایند تحلیل شبکه، پروژههای منتخب براساس معیارها اولویتبندی شدند. روایی و پایایی تحقیق نیز با استفاده از فرمول لاشه و آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت.
پرونده مقاله
از مسألههای محوری که توجهات حوزههای متفاوت کسب و کار رقابتی نوین را به خود اختصاص داده است میتوان به ادغام عمودی یا همان تصمیم برونسپاری خدمات و اجرای آن توسط خود سازمان اشاره کرد. اهمیت این مسأله به حدی است که بسیاری از نویسندگان از تئوری هزینه مبادله، تکنینکهای ت چکیده کامل
از مسألههای محوری که توجهات حوزههای متفاوت کسب و کار رقابتی نوین را به خود اختصاص داده است میتوان به ادغام عمودی یا همان تصمیم برونسپاری خدمات و اجرای آن توسط خود سازمان اشاره کرد. اهمیت این مسأله به حدی است که بسیاری از نویسندگان از تئوری هزینه مبادله، تکنینکهای تصمیمگیری چندمعیاره و بکارگیری مدلهای هیبریدی تصمیمگیری برای تصمیمگیری درست در این زمینه استفاده کردند تا میزان هزینههای صرفشده توسط سازمان را به گونهای مطلوب به حداقل برسانند و همچنین در دستیابی به راهبردهای پایهای و راهبردی سازمان سهمی داشته باشند و از طرفی به حفظ مزیت رقابتی سازمانها در بلندمدت کمک کنند. مقاله حاضر در پی تدوین راهبرد انتخابی دانشگاه گیلان بهعنوان یک سازمان دولتی جهت دستیابی به اهداف تعریف شده در انتخاب تأمینکننده میباشد. پژوهش انجامشده از نوع هدف کاربردی، از حیث روش، توصیفی تحلیلی است. در این پژوهش ابتدا ضمن مرور مطالعاتی که در گذشته صورت گرفته اقدام به مصاحبه با خبرگان حوزه پژوهشی نمودیم، نتایج مطالعات و مصاحبههای صورت گرفته نشان داد که معیارهای ارزیابی خدمات جهت برونسپاری به 7 معیار اصلی و 24 معیار فرعی تقسیمبندی میشوند؛ در ادامه با بکارگیری رویکردی ترکیبی از F-TOPSIS و F-VIKOR معیارهای اصلی شناساییشده را رتبهبندی کرده و زیرمعیارهایی که امکان بهبود مؤثرتر هر کدام از معیارهای اصلی فراهم میآورد را شناسایی نمودیم. نتایج این پژوهش نشان داد معیارهای اصلی که دانشگاه گیلان تواند هنگام گزینش تأمینکننده مناسب جهت برونسپاری خدمات میتوانند بر آنها تمرکز کنند به ترتیب کیفیت خدمات، انعطافپذیری و تحویل است.
پرونده مقاله